کارآفرینی کلمه ای بسیار شیرین است زیرا گوش دادن به آن به ما یادآوری می کند که کار را کنار بگذاریم و ثروتمند شویم. داشتن یک تجارت برای خودمان و ثروتمند شدن یک رویای بسیار شیرین است ، اما بگذارید ابتدا سلیقه شما را کار کنم! بسیاری از کارآفرینان شکست می خورند ، بسیاری به سادگی شکست می خورند و فقط تعداد کمی می توانند کارآفرین موفق باشند. خوب ، حالا که با این واقعیت روبرو شدید ، بیایید از ابتدا شروع کنیم.
بیایید ببینیم این کارآفرین در عمل چیست که همه دوست دارند و دوست دارند کارآفرین شوند.
چگونه می توان یک کارآفرین موفق شد؟
ایده چقدر مهم است و ایده کارآفرینی را از کجا می توان یافت؟
اگر می خواهیم کارآفرینی را به روشی بسیار ساده و مختصر تعریف کنیم ، به شرح زیر است:
وقتی می گوییم تلاش ، منظور ما سرمایه گذاری ، صرف وقت ، یادگیری و پذیرفتن همه مسئولیت ها و خطرات است.
این تعریف از کارآفرینی بسیار ساده و غیر متعارف است. اما وقتی به تعاریف بزرگان تجارت و کارآفرینی نگاه می کنید ، تعاریف مختلفی از کارآفرینی می بینید.
جوزف شومپیتر به عنوان اولین شخصی که اصطلاح کارآفرینی را به کار برد ، کارآفرینی را تبدیل ایده به نوآوری می داند. البته ، شومپیتر در طول زندگی خود تعاریف مختلفی از کارآفرینی ارائه داده است و اگر آن را خلاصه کنیم ، به همان تعریف می رسیم.
برخی از بزرگان دیگر هر یک تعریف مختصر و کمی شاعرانه خود را ارائه دادند. یکی گفت که “کارآفرینی یعنی جستجوی فرصت ها” ، دیگری گفت “کارآفرینی یعنی ایجاد ارزش”. به همان تعداد که می خواهید تعاریف وجود دارد.
من فکر می کنم با چند مثال ساده می توان کارآفرینی را بهتر درک کرد:
ایجاد کارخانه نساجی با 3000 کارگر که 24 ساعت شبانه روز کار می کنند.
یک استخر مدرن ماهیان خاویاری درست کنید که هیچ کس قبلاً آن را انجام نداده است.
برای اولین بار ، استارتاپی که میوه و سبزیجات را مستقیماً از باغبان به مشتری تحویل می دهد.
یک خانم خانه دار که کارهای هنری می کند و آن را در اینستاگرام می فروشد.
یک جوان نخبه که یک قطعه الکترونیکی را اختراع کرده و در کارگاهی با دوستانش آن را تولید می کند.
همه این نمونه ها صرف نظر از ابعاد و محصولاتی که تولید می کنند ، تجارت محور هستند.
استارت آپ نیز نوعی کارآفرینی است اما شرایط آن کمی خاص است. استارتاپ یک شرکت نوپا است که ایده جدیدی دارد که می خواهد مشکلی را حل کند یا از آن سود کسب کند.
معمولاً استارتاپ ها ایده های خود را با کمک فن آوری های جدید پیاده سازی می کنند. به عنوان مثال ، راه حل های آنلاین (برنامه یا سایت) جایگزین روش های سنتی شده یا محصولات پیشرفته ای ایجاد می کنند که چند وظیفه ای دارند یا هزینه کمتری دارند.
اجازه بدهید به شما چند مثال بزنم. اسنپ هنگامی که ایده یک تاکسی آنلاین را مطرح کرد ، یک شرکت نوپا بود. اسنیپ اکنون یک تجارت بزرگ و با ثبات است.
استارت آپ ها اغلب مسیری پر پیچ و خم را طی می کنند و خطرات زیادی را متحمل می شوند. دقیقاً به همین دلیل است که ما یک استارت آپ را استارت آپ می نامیم! از آنجا که آنها به حمایت ویژه نیاز دارند ، باید خیلی سریع پیشرفت کنند و به طور کلی سرمایه کمی برای شروع دارند.ما در مورد چگونگی راه اندازی یک استارتاپ یک سری مقالات نوشتیم. در مجموعه آموزش های شروع به کار ، ما توضیح می دهیم که از کجا شروع کنیم و چه مراحلی را باید دنبال کنیم.
بیشتر استارت آپ ها مانند هر پروژه تجاری دیگری شکست می خورند. اما درصد کمی از کسانی که با ایده های اصیل وارد بازار می شوند و دانش و تجربه لازم را دارند ، موفقیت بزرگی کسب می کنند.
اکنون که این ایده را داریم ، بیایید منظورمان را وقتی می گوییم ایده بکر توضیح دهیم. هر ایده ای که ممکن است موفقیت آمیز نباشد ، اما از کجا می دانیم کدام ایده خوب است و کدام ایده جواب نمی دهد.
بیایید مستقیم به اصل مطلب بپردازیم. ایده های موفق چندین ویژگی دارند:
هر محصولی که به دو روش به بازار عرضه شود می تواند مشکلی را حل کند یا نیازی را برطرف کند:
مشکل یا نیازی که قبلاً برای آن کاری انجام نشده است یا محصولی تولید نشده است.
محصولی وجود دارد اما به طور کامل مشکل یا نیاز را حل نکرد.
به طور کلی ، همه شرکت ها سعی در ایجاد یک محصول جدید ، معرفی یک محصول جایگزین یا تولید کالایی دارند که به عنوان لوازم جانبی یا پسوند ، استفاده از محصول فعلی را آسان و بهتر کند.
اگر ایده شما در هیچ یک از این موارد نباشد ، راه دشواری پیش رو دارید.
محصولاتی که نیازهای کاربر را برآورده نمی کنند
بهتر است هر مشاغلی از کوچک شروع شود ، اما باید به این فکر کنید که آیا ایده شما قابل توسعه است. آیا می توانید هنگام رشد مشتری خود محصول مورد نیاز خود را تهیه کنید؟
قیمت محصول از دو جهت مهم است:
هزینه برای مشتری قابل توجیه است. قیمت نباید آنقدر بالا باشد که فراتر از توان مشتری باشد و نه آنقدر پایین باشد که در نظر مشتری بی فایده به نظر برسد. یعنی قیمت متناسب با خدمات دریافتی و کالای خریداری شده است.
برای پایداری و رشد تجارت خود از سود خوبی برخوردار شوید.
اکثر ایده های جدید دیر یا زود کپی می شوند. اگرچه قوانین زیادی برای حمایت از حقوق صاحبان ایده نوشته شده است ، می توان یک حق ثبت اختراع ثبت کرد ، یا حتی می توان یک حق ثبت اختراع گرفت ، در پایان هر محصول مشابه یا حتی بهتر تولید می شود.
در این بازار کاملاً رقابتی و حضور پررنگ دستگاه های کپی ایده ، نباید بدنبال ایده هایی باشید که کپی آسان داشته باشند. این بدان معناست که اگر می خواهید یک فروشگاه پیتزا فروشی که شکل و بسته بندی بهتر و سریعتر پیتزا درست می کند راه اندازی کنید ، مطمئن شوید که بعد از چند روز ، بسیاری از مردم فکر می کنند یک فروشگاه پیتزا فروشی مشابه فروشگاه شما اداره می کنند.
اگر فیلم موسس را دیده باشید ، مطمئناً این نکته را به خوبی درک خواهید کرد. این فیلم داستان بنیانگذاران رستوران های زنجیره ای مک دونالد است.
اگرچه ایده فروش همبرگر ایده جدیدی نبود ، اما بنیانگذاران مک دونالد توانستند آن را به گونه ای توسعه دهند که هیچ کس نتواند ایده آنها را به درستی کپی کند.
البته کپی شدند اما هیچ یک از دستگاه های کپی نمی توانستند با مک دونالد رقابت کنند. به زبان ساده ، ایده مک دونالد به راحتی کپی نشد.
ما به ایده های زیادی رسیده ایم ، اما قدرت اجرای آنها را نداریم. چند سال پیش به فکر ساخت تاکسی از طریق اینترنت افتادم ، اما نمی دانستم چگونه یک اپلیکیشن بسازم ، و نه می دانستم چگونه رانندگان را متقاعد کنم که به جای کار روی یک شرکت اینترنتی کار کنند تاکسی تلفنی. یا تاکسی های خطی.
وقتی اسنپ شروع به کار کرد ، ایده ام را به خاطر آوردم. اکنون ، با توجه به مقیاس و مسائلی که بارها از آنها شنیده ام ، فهمیدم که واقعاً نمی توانم چنین ایده ای را پیاده کنم.
اگر ایده ای دارید ، ابتدا مهارت خود را بسنجید. پیاده سازی ایده با یادگیری و استخدام کارشناسان ممکن است ممکن باشد ، اما خود شما باید برخی از اطلاعات و مهارت های اساسی را داشته باشید.
پیشنهاد می کنیم فیلم زیر را ببینید تا بفهمید ایده شما درآمدزایی دارد یا نه.
هرچقدر که ایده تجاری شما قوی به نظر برسد ، بهتر است قبل از اجرای آن ، آن را آزمایش کنید.
برای آزمایش بسیاری از ایده ها نیازی به صرف هزینه زیادی نیست. به خصوص اگر ایده شما یک تجارت اینترنتی یا یک محصول دیجیتالی باشد.
در این بخش ، ما چند استراتژی کلی برای آزمایش و اعتبار سنجی یک ایده یا محصول قبل از جدی شدن ارائه می دهیم.
تحقیق بازار به معنای جمع آوری ، تجزیه و تحلیل و تفسیر اطلاعات مربوط به بازار و مشتریان فعلی ، سابق یا مشتریان بالقوه است.
در این تحقیق اطلاعاتی در مورد ویژگی ها ، عادات مصرف ، محل زندگی و نیازهای بازار هدف پیدا می کنیم. سپس ، با تفسیر این اطلاعات ، می توانیم به چندین س answerال پاسخ دهیم. سوالاتی از قبیل اینکه آیا مشتریان بالقوه تمایل به پرداخت هزینه محصول ما را دارند ، چه تعداد مشتری بالقوه برای این محصول وجود دارد ، چه گروه یا طبقه اجتماعی ای هدف این محصول است و …
قبل از تحقیقات بازار ، می توان حدس زد که محصول یا ایده ما باید مشتری داشته باشد. پس از تحقیق ، اطلاعاتی را می یابیم که می تواند به ما اطمینان دهد یا حقایقی را که ندیده ایم ، روشن کند.
شما مستقیماً از مشتریان و کاربران بالقوه خدمات خود اطلاعات جمع آوری می کنید. یا از منابعی استفاده کنید که حاوی اطلاعات مفیدی هستند. این منابع اولیه و ثانویه نامیده می شوند.
روش های به دست آوردن اطلاعات از منابع اصلی:
مصاحبه
نظر سنجی
روش های جمع آوری اطلاعات از منابع ثانویه:
استفاده از آمار عمومی منتشر شده توسط ارگان های دولتی یا شرکت های خصوصی
تحقیق کلمات کلیدی
استفاده از هر دو راه حل در کنار هم باعث می شود اطلاعات به دست آمده دقیق و دقیق باشد.
در یک مصاحبه یا نظرسنجی شخصی ، مستقیماً از مشتریان بالقوه اطلاعات کسب می کنید. نکته مهم در هر دو روش ، طراحی صحیح سوالات برای بدست آوردن بهترین نتیجه است. پرسیدن سالاتی مانند “اگر من این محصول را می خریدم؟” یا “چقدر برای رفع این مشکل هزینه می کنید؟” خیلی کمک نمی کند و بدتر اینکه ممکن است اشتباه باشد.
در عوض ، س theالات باید متوجه درک رفتار و دیدگاه مشتریان باشد.هرگز از مادر خود نپرسید که آیا ایده من خوب است یا نه. زیرا اگر ایده شما وحشتناک است ، مادرتان به شما دروغ می گوید. این یک مثال ساده از یک سوال اشتباه است. کتاب “مامان تست” دقیقاً به همین منظور ، برای آموزش س questionال صحیحی که باید در تحقیقات بازار بپرسید ، نگاشته شده است.
تحقیقات بازار در مورد محصولات یا خدمات فروخته شده بصورت آنلاین نسبتاً آسان تر است زیرا شما می توانید با کمترین هزینه نظرسنجی یا مصاحبه را بصورت آنلاین انجام دهید. چندین سرویس پرسشنامه و نظرسنجی وجود دارد که کار شما را بسیار آسان می کند. حتی می توانید در جایی که دقت پاسخ ها قابل اندازه گیری است ، آزمونهای تعاملی طراحی کنید. ما در مقاله ابزارهای بازاریابی دیجیتال ابزارهای مسابقه را معرفی کرده ایم.
علاوه بر روشهای اساسی ، استفاده از داده ها و آمار منتشر شده نیز مفید است. به عنوان مثال ، مرکز آمار ایران اطلاعات جمعیت شناختی را به صورت عمومی منتشر می کند. یا شرکت های بزرگی مانند دیجی کالا گزارش های فروش و مشتری را منتشر می کنند که نشان دهنده نیازها و رفتارهای بازار است. به عنوان مثال ، نگاهی به گزارش Digikala 1998 بیندازید.
یکی دیگر از راه های عالی برای درک نیازها و رفتارهای مشتری ، علایق و نگرانی های آنها ، انجام تحقیق درباره کلمات کلیدی است. جستجوی کلمه کلیدی به زبان ساده به معنای جمع آوری و تجزیه و تحلیل عباراتی است که افراد در Google جستجو می کنند.
در این مقاله تحقیق کلمات کلیدی ، ما توضیح می دهیم که چه ابزارهایی و چگونه می توان این تحقیق مهم و آسان را انجام داد. ما همچنین یک دوره 5 ساعته تحقیق درباره کلمات کلیدی داریم که در آن به طور عمیق آموزش می دهیم که چگونه کارهای عملی را انجام دهیم.
اگر محصولی دارید که می تواند در مقیاس کوچک تولید یا به بازار عرضه شود ، می توانید آن را به راحتی به جمعیت کمی پیشنهاد دهید و بازخورد آنها را ببینید. این مثال را در نظر بگیرید:
علی یک طراح گرافیک خلاق است که می خواست فروشگاه اینترنتی تی شرت های طراح با طرح های خاص را راه اندازی کند. شما هنوز دستگاه چاپ تی شرت نخریده اید و حتی یک تی شرت چاپی هم ندارید. اما علی برای آزمایش ایده خود راه حل خوبی پیدا کرد. علی بهترین طراحی هایی را که داشت به شکل ماکت روی تی شرت خود انجام داد. سپس با پرداخت هزینه ای اندک فروشگاه اینترنتی را افتتاح کرد.
علی تی شرت ها را به عنوان پیش خرید در سایت قرار داد و سپس با برخی تبلیغات کوچک در صفحه های اینستاگرام با موضوع مد برخی از مشتریان را به سمت سایت خود جذب کرد. وی با این تبلیغات توانست حدود 100 تی شرت را پیش فروش کند. وقتی دید که طرح هایش برای عموم جذاب است و اکنون 100 فروخته است ، به سرعت یک چاپخانه و تی شرت خریداری کرد و کار خود را شروع کرد.
این یک مثال ساده از نحوه آزمایش ایده با ارائه یک محصول در مقیاس کوچک و بدون هزینه است.
اکنون می توانید برای ایده ها به گوگل بروید.
دلیل آن ساده است: هرکس ایده کارآفرینی خوبی پیدا کند ، به آن به کسی نمی گوید یا آن را در سایت خود قرار نمی دهد. مهمترین نکته ای که قبلاً گفتیم توانایی و علاقه شما در اجرای ایده است.
بهترین منبع برای یافتن ایده ها ، مشکلات و نیازهای خود یا دنیای اطراف شما. اگر مشکلی در زندگی فعلی خود مشاهده کردید و مشاغل یا افراد پیرامون شما با مشکلی روبرو شده اند که هنوز هیچ کس به آن فکر نکرده است ، فرصتی عالی برای انجام آن دارید.
حتی ممکن است مشکلی یا نیازی را مشاهده نکنید ، اما می توانید روشی ارائه دهید که بتواند هزینه ها را کاهش دهد و یا سرعت را افزایش دهد.